هزارتوی سیاه تنهایی
بسیاری از افرادی که در طول زندگی خود به دلایل مختلف تنها بوده اند به نوعی به این وضعیت عادت کرده و به راحتی نمی توانند از آن خارج شوند و زمانی که تنهایی حاد و مزمن شود، تاثیرات آن بر سلامتی می تواند بسیار زیاد باشد. به گفته Vivek Murthy، جراح عمومی ایالات متحده، تنهایی مزمن می تواند به اندازه چاقی، عدم فعالیت و سیگار کشیدن مضر باشد.
به گزارش جام جم آنلاین، مطالعات نشان داده است که افسردگی، زوال عقل، بیماری های قلبی عروقی و حتی مرگ زودرس با این بیماری مرتبط هستند. بر اساس نظرسنجی انجام شده در سال 2023/1402 توسط شرکت رسانه های اجتماعی متا، شرکت نظرسنجی گالوپ و گروهی از محققان دانشگاه، حدود یک چهارم بزرگسالان احساس تنهایی می کنند. در همان زمان، سازمان بهداشت جهانی کمپینی را برای مبارزه با تنهایی به راه انداخت و آن را “تهدید فوری برای سلامت” نامید. اما چرا تنهایی منجر به ضعف سلامتی می شود؟
درآمد کمتر، تنهایی عمیق تر
علت تنهایی هر چه که باشد، به نظر میرسد که بیشترین تأثیر را بر افرادی که در گروههای محروم جامعه هستند، میگذارد. بر اساس نتایج مطالعه ای که توسط گروه سیگنا در سال 2021/1400 در ایالات متحده انجام شد، بزرگسالان سیاه پوست و بومیان آمریکا و همچنین افرادی که درآمد کمتر از 50000 دلار در سال دارند، حداقل 10 درصد بیشتر از سایر گروه های جمعیتی احساس تنهایی می کنند. .
البته، با توجه به تعریف تنهایی به عنوان یک استرس عاطفی که ما را ملزم به انطباق با موقعیت های اجتماعی خود می کند، تعجب آور نیست، زیرا بدون امکانات مالی سازگاری دشوارتر است. همهگیری کووید-19 ممکن است با وادار کردن مردم به منزوی شدن برای ماهها یا سالها، تنهایی را تشدید کند، اگرچه دادهها هنوز در حال جمعآوری است. تصور میشد که تنهایی روی افراد مسن تأثیر میگذارد، اما دادههای گروه سیگنا نشان میدهد که تنهایی در واقع در میان بزرگسالان جوان شایعترین است. 79 درصد از افراد بین 18 تا 24 سال احساس تنهایی می کنند، در مقایسه با 41 درصد افراد بالای 66 سال.
تنهایی مسری در شبکه های اجتماعی
تحقیقات بیشتر و بیشتری در حال بررسی این موضوع است که وقتی افراد احساس تنهایی می کنند در مغز چه اتفاقی می افتد. لتیسیا شیلوبو، عصبشناس شناختی در دانشگاه پرینستون در نیوجرسی میگوید که افراد تنها دنیا را متفاوت از دیگران میبینند. در مطالعهای در سالهای 2023/1402، محققان از شرکتکنندگان خواستند تا ویدیوهایی از افراد در موقعیتهای مختلف – به عنوان مثال، ورزش یا قرار ملاقات – در حالی که در یک اسکنر تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) هستند را تماشا کنند.
افرادی که تنها بودن را گزارش نکردند، همگی پاسخهای عصبی مشابهی داشتند، در حالی که پاسخهای افرادی که احساس تنهایی میکردند، هم با سایر افراد تنها و هم از سایر شرکتکنندگان کاملاً متفاوت بود. محققان این فرضیه را مطرح کردند که افراد تنها نسبت به افراد تنها به جنبههای متفاوتی از موقعیتها توجه میکنند و باعث میشود کسانی که احساس تنهایی میکنند خود را متفاوت از همسالان خود بدانند. این بدان معناست که خود تنهایی می تواند به مرور زمان تنهایی را عمیق تر کند.
لتیسیا شیلوبو میگوید: «این تقریباً شبیه یک پیشگویی خود تحققبخش است. اگر فکر میکنید تنها هستید، دنیای اجتماعی خود را منفیتر درک کرده یا تفسیر میکنید و این باعث میشود که احساس تنهایی کنید. برخی مطالعات نشان می دهد که این اثر می تواند از شبکه های اجتماعی سرایت کند و به خودی خود کیفیت مسری بدهد.
احساس تنهایی می کنم؛ استراتژی بقا
از نظر تاریخی، به نظر می رسد که نزدیک ماندن به دیگران ممکن است یک استراتژی بقای خوب برای انسان ها بوده باشد. به همین دلیل است که دانشمندان بر این باورند که احساس تنهایی موقت در افراد برای تلاش برای حضور در جامعه شکل میگیرد. همانطور که احساس گرسنگی و تشنگی ایجاد شد تا انگیزه کافی برای جستجوی آب و غذا در انسان ایجاد شود. در واقع شباهت بین گرسنگی و تنهایی به سطح فیزیولوژیکی می رسد.
در یک مطالعه 2020/2019، محققان افراد را از غذا یا تماس اجتماعی به مدت 10 ساعت محروم کردند. آنها سپس از تصویربرداری مغزی برای شناسایی مناطق فعال شده توسط تصاویر غذا – مانند بشقاب پر از ماکارونی – یا تعاملات اجتماعی مانند دوستانی که با هم می خندند، استفاده کردند. برخی از مناطق فعال منحصر به تصاویر غذا یا افراد در حال معاشرت بودند، اما زمانی که افراد گرسنه تصاویری از غذا و افراد تنها تصاویر تعاملات اجتماعی را مشاهده می کردند، ناحیه ای در مغز میانی به نام ماده سیاه فعال می شد.
تومووا، محقق این مطالعه می گوید: «این یک زمینه کلیدی برای ایجاد انگیزه است. او هر وقت چیزی بخواهیم فعال است.»
تنهایی و فعل و انفعالات شیمیایی
ارتباطات بیشتری بین تنهایی و روشی که مغز احساسات پاداش دهنده را پردازش می کند، یافت می شود. در موشها، تنهایی نورونهای خاصی را در مغز میانی به نوعی انتقالدهنده عصبی به نام دوپامین حساس میکند، که این حساسیت زمانی که افراد به دنبال هوس غذا یا مواد مخدر هستند نیز دیده میشود. به همین ترتیب، انزوا میتواند افراد را نسبت به پاداشها حساستر و مشتاقتر به دنبال پاداشها کند.
در سال 2023/1402، تومووا و همکارانش پیشنویسی از نتایج یک مطالعه را منتشر کردند که در آن نوجوانان را تا چهار ساعت از تماس اجتماعی جدا کردند. پس از انزوا، به شرکت کنندگان فرصت داده شد تا پاداش مادی دریافت کنند. شرکتکنندگان منزوی سریعتر از کسانی که منزوی نبودند موافقت کردند، که نشان میدهد انزوا باعث میشود آنها برای اقدامات پاداشدهنده فعالتر شوند. اگرچه تحقیقات در مورد دوپامین و تنهایی هنوز ادامه دارد، دانشمندان مدت هاست که ارتباط بین تنهایی و نوع دیگری از سیگنال های شیمیایی، هورمون های استرس به نام گلوکوکورتیکوئیدها را تشخیص داده اند. انسان برای عملکرد و فعالیت به سطحی از گلوکوکورتیکوئیدها نیاز دارد. اما تنهایی مداوم منجر به افزایش مزمن سطح این هورمون در بدن می شود. این مواد شیمیایی ممکن است ارتباطی بین تنهایی و زوال عقل ایجاد کنند.
به عنوان مثال، در یک مدل موش از بیماری آلزایمر، گلوکوکورتیکوئیدها سطوح دو پروتئین شناخته شده را به عنوان عوامل کلیدی تعیین کننده زوال عقل افزایش دادند. پلاک های پروتئینی که دور نورون ها می پیچند و با حافظه و شناخت تداخل می کنند. اگرچه سطوح بالای هورمون های استرس می تواند زوال عقل را تسهیل کند، اما نشان می دهد که ممکن است افرادی که احساس تنهایی می کنند فرصت ورزش ذهنی را که تعاملات اجتماعی را فراهم می کند از دست بدهند، همانطور که یک ماهیچه برای نیازهای تناسب اندام انجام می دهد، مغز نیز از ورزش نیاز دارد. در واقع، تنهایی منجر به کاهش ماده خاکستری در مغز می شود. اگرچه همه این موارد هنوز در سطح فرضیه است، اما تصور این است که جامعه پذیری ارتباطات عصبی را حفظ می کند و در صورت خلاء روابط اجتماعی، این ارتباطات کم رنگ خواهد شد.
به سمت داخل بچرخید
محققانی که به دنبال نشانگرهای عصبی تنهایی هستند، تفاوت هایی را مشاهده کرده اند که می تواند به توضیح برخی از پیوندهای بین تنهایی و زوال عقل کمک کند. تحقیقات قبلی نشان داده است که در افرادی که احساس تنهایی می کنند، تغییراتی در ارتباط بین نواحی مغزی وجود دارد. نتایج یک مطالعه 2020/2019 ناحیهای از مغز به نام شبکه پیشفرض را نشان داد (دلیل نامگذاری آن این است که این قسمت به طور پیشفرض زمانی فعال است که فرد درگیر کار خاصی نیست و توجه خود را به سمت داخل معطوف میکند) در افراد مسن که مجرد بودن را گزارش می کنند، بررسی شد.
مطالعات قبلی توسط همین گروه نشان داده است که در جوانانی که احساس تنهایی میکنند، ارتباط عصبی قوی بین شبکه پیشفرض و سایر شبکههای مرتبط با بینایی، توجه و کنترل اجرایی وجود دارد که احتمالاً به دلیل هوشیاری برای دریافت اجتماعی است. نشانه. اما همان تیم تحقیقاتی با استفاده از اسکنهای مغزی موجود در Biobank بریتانیا از افراد 40 تا 69 ساله، خلاف این را دریافتند. تنهایی اتصالات بین شبکه پیشفرض و سیستم بصری را ضعیف میکند و در عوض ارتباطات درون شبکه پیشفرض را تقویت میکند.
به گفته محققان، این ممکن است به این دلیل باشد که سالمندان با بازیابی خاطرات تجربیات اجتماعی گذشته و در نتیجه افزایش فعالیت شبکه اصلی، تنهایی را درمان می کنند. جالب اینجاست که شبکه پیش فرض یکی از چندین شبکه مغزی است که در طول بیماری آلزایمر آسیب می بیند. اسپرینگ و همکارانش در حال بررسی هستند که آیا افزایش فعالیت در شبکههای پیشفرض ممکن است واقعاً با تخریب عصبی مرتبط باشد، و اگر چنین است، آیا اتصالات عصبی قوی اجازه میدهد آسیب شبکه به راحتی گسترش یابد؟
به دنبال راه حل
برخی از درمان های تنهایی چندان دور از ذهن نیست. به عنوان مثال، افزایش دسترسی به فعالیت های اجتماعی با اسکان افراد در جوامع کوچک مشترک می تواند کمک کند. برخی از محققان همچنین در حال یافتن راه هایی برای استفاده مستقیم از مکانیسم های عصبی نهفته در تنهایی برای تحریک آنها با فعالیت هایی مانند ورزش هستند. بر اساس نتایج یک مطالعه، چهار تا پنج کیلومتر پیاده روی در یک ساعت، خلق و خوی مرتبط با تنهایی را در برخی افراد کاملا معکوس کرد. همچنین افرادی با فعالیت بالا در شبکه های پیش فرض خود بیشترین بهره را از تمرین ها بردند.
توضیح احتمالی برای این مشاهده این است که افراد مبتلا به افسردگی «در نشخوار فکری گیر کرده اند». رفتاری که به شدت شامل شبکه پیش فرض می شود. ورزش می تواند با قطع فرآیندهای عصبی مرتبط با بازتاب خود و هدایت مجدد فعالیت به مناطق مرتبط با فعالیت بدنی، آنها را مجبور به استفاده از سایر قسمت های مغز کند و آنها را از چرخه افکار منفی رها کند.
تنهایی و هزار درد
در چند سال گذشته، دانشمندان شروع به کشف مکانیسمهای عصبی کردهاند که باعث میشود در صورت برآورده نشدن نیازهای اجتماعی، فعالیتهای طبیعی بدن انسان مختل شود. ناتان اسپرینگ، عصب شناس از دانشگاه مک گیل در مونترال، کانادا، می گوید: به نظر می رسد که به طور قابل توجهی گسترش می یابد. اگرچه تصویر کامل هنوز در دسترس نیست، نتایج اولیه نشان میدهد که تنهایی میتواند بسیاری از جنبههای مغز را تغییر دهد، از حجم آن گرفته تا ارتباطات بین نورونها.
تنهایی مفهومی است که چندان روشن نیست. اندرو سامرلاد، روانپزشک سالمندان در دانشگاه لندن می گوید که تنهایی آن انزوای اجتماعی نیست که زمانی رخ می دهد که یک فرد ارتباطات اجتماعی معناداری کمی داشته باشد، اگرچه این دو روی یک سکه هستند. در واقع تنهایی به معنای تجربه ذهنی فردی است که از روابط اجتماعی خود ناراضی است. فهرست مشکلات سلامتی مرتبط با تنهایی طولانی و گاهی تعجب آور است. برخی از آنها مربوط به حس شهودی است. به عنوان مثال، افرادی که احساس تنهایی می کنند اغلب افسرده هستند و گاهی اوقات تا آنجا پیش می روند که در معرض خطر خودکشی قرار می گیرند. برخی از این ارتباطات شگفتانگیزتر هستند. در مقایسه با سایر افراد، افرادی که احساس تنهایی می کنند بیشتر در معرض خطر ابتلا به فشار خون بالا و اختلال در عملکرد سیستم ایمنی هستند.
همچنین ارتباط شگفت انگیزی بین تنهایی و زوال عقل وجود دارد، نتایج یک مطالعه نشان می دهد افرادی که احساس تنهایی می کنند 1.64 برابر بیشتر در معرض این نوع تخریب عصبی قرار دارند. برخی از عملکردهای فیزیولوژیکی، از جمله توانایی خواب، افزایش سطح هورمون های استرس و افزایش خطر ابتلا به عفونت نیز ممکن است نشانه ای از ارتباط بین تنهایی و مشکلات سلامتی باشد. اما نحوه تأثیر متقابل این عوامل، تفکیک آثار تنهایی از علل آن را دشوار می کند. سوال اینجاست که آیا مغز افراد در زمان تنهایی متفاوت عمل می کند یا اینکه برخی افراد تفاوت هایی در مغزشان دارند که آنها را مستعد تنهایی می کند؟ محققان هنوز نتوانسته اند به این سوال دقیقا پاسخ دهند.