پیام در مورد طبیعت و پیام هایی در مورد قشنگیی های طبیعت در سال ۱۴۰۳

در این مطلب از سایت سرگرمی روز
پیام در مورد طبیعت و پیام هایی در مورد قشنگیی های طبیعت برای شما گردآوری کرده ایم. امیدواریم لذت ببرید. در ادامه همراه ما باشید.
پیام و عکس نوشته طبیعت قشنگ
جملات کوتاه در وصف طبیعت
طبیعت را دوست دارم…
چون رنگ طبیعی خودش را دارد…
طبیعت هنگامی قشنگ است که در ما همان تأثیر هنر را نداشته باشد، به این طریق، قشنگئی چه در طبیعت و چه در هنر ممکن است به وسیله همآهنگی و شورانگیزی و مخصوصأ اتحاد درونی آن دو باهم، توصیف گردد.
احساس و خیال را، آسمان صاف، ابرهای طوفانی و تاریکی جنگلها، روشنی قلهها و زندگانی، یک طبیعت ساده به من داده است.
با نگاهی عمیق در طبیعت بنگر: همه چیز را عمیق تر خواهی فهمید.
چیزی که رودخانه را پر از آسایش برای مردم می کند این است که هیچ شک و تردیدی ندارد برای رسیدن به مکانی که می رود٬ و نمی خواهد جای غیر از آنجا برود.
آنجا که طبیعت توقف میکند، هنر آغاز میشود آن که انتظار دارد هر چهار فصل سال بهار باشد، نه خود را میشناسد، نه طبیعت را و نه زندگی را.
طبیعت مهربان ترین دوست ما و بهترین منتقد علم تجربی است، اگر تنها اجازه دهیم اطلاعیه هایش بی طرفانه وارد ذهنمان شود.
مایکل فارادی
طبیعت به هر زمان و فصلی قشنگیی خاصی میدهد. از صبح تا شب، همچون از گهواره تا گور، تغییراتی بسیار ظریف و ملایم رخ میدهد که ما به سختی میتوانیم متوجه آن شویم.
چارلز دیکنز
طبیعت هنگامی قشنگ است که در ما همان تأثیر هنر را نداشته باشد، به این طریق، قشنگئی چه در طبیعت و چه در هنر ممکن است به وسیله هماهنگی و شورانگیزی و مخصوصأ اتحاد درونی آن دو باهم، توصیف گردد.
در این جهان چیزی الهام بخش تر از روزهای بارانی پاییزی وجود ندارد
هنرمند عاشق طبیعت است و به همین جهت، هم برده و هم ارباب آن است.
کوه ها من را صدا می زنند
اگر یک باغ یا یک کتابخانه داری پس هر چیزی که نیاز داری را در اختیار داری “مارکوس تولیوس سیسرو”
اگر به دنبال قشنگیی هستی آن را در طبیعت خواهی یافت
زندگی کوتاهه و جهان پهناور، از این جا بیرون برو و آن را جستجو کن
«طبیعت درباره همه حیوانات که به دست پرورش او سپرده شدهاند، با یک امتیاز و بدون رجحان رفتار میکند که گویی میخواهد نشان بدهد چهگونه او غیرت این حق را در خود دارد.»
هرچه بیشتر در سرشت طبیعت اندیشه کردم، از خلاقیت خالق نیز بیشتر متحیر و شگفتزده شدم.
با همان شفافیت رنگ و بی خیالی طرح؟
آیا می توان در هنر، طبیعتی دیگر آفرید؟
که با همان قوانین طبیعت الهی شکل گیرد؟
آیا می توان خط مشیت الهی را در طبیعت یافت و درهنر دنبال کرد؟
و دانست که هر چه آن خسرو کند شیرین بود؟
آیا می توان شعری به قشنگیی یک درخت گفت؟
و نقشی به قشنگیی یک سنجاب کشید؟