پیام های قشنگی مادرانه با پیام های محبت آمیز در مورد مهربانی و فداکاری مادر در سال ۱۴۰۳
در این مطلب از سایت سرگرمی روز
پیام های قشنگی مادرانه با پیام های محبت آمیز در مورد مهربانی و فداکاری مادر برای شما گردآوری کرده ایم. امیدواریم لذت ببرید. در ادامه همراه ما باشید.
پیام های و پیام های قشنگی مادرانه
نامه اي از مادر به فرزند
وقتی بزرگ می شوي قدت کوتاه میشود
آسمان بالا میرود و تو دیگر دستت به ابرها نمیرسد
برایت مهم نیست که
توی کوچه پس کوچه هاي پشت ابرها ستاره ها چگونه بازی میکنند
انها آن قدر دورند که تو حتی لبخندشان را هم نمیبینی
و ماه ، همبازی قدیم تو آن قدر کمرنگ میشود
که اگر تمام شب را هم دنبالش بگردی پیدایش نمیکنی.
به خاطر تو هم شده همیشه آبی می مانم
به خاطر تو هم شده تمام روزهای بعد از این مهربانتر خواهم شد
دلم میخواهد زودتر دستهایت را بگیرم
زودتر روی دستهایم تکانت دهم بخوابی
زودتر برایت با زبان کودکانه قصه بگویم
بهانه بگیری و من کلافه شوم
بریزی
بپاشی
و من حرص هایم را سر بیخیالی خالی کنم
پیام خاص مادرانه
این روزها به خاطر داشتنت
بی اغراق لبریز از عشق و محبت هستم
اما دلم بی وقفه بهانه گیر است
مثل زمانی که تو با تمام وجود چیزی را طلب می کنی
و من از ترس آسیب رسیدن به تو آن را پنهان می کنم
دخترم | پسرم ! وقتی که به تو نگاه میکنم
نمیتونم وجود خدا رو منکر بشم
آخه فقط خدا میتونسته
موجودی رو به قشنگیی و حیرت انگیزی تو خلق کرده باشه
جان منی
از این عزیزتر نمی شود.
جان منی و خوش به حالت
که
مادرت
تو را مثل گوش ماهی هایی که خودش کنار دریا کشف کرده
دوست دارد.
برایت یک مشت بوسه میفرستم
باز هم هست
از این بوسه های عاشقانه برایت زیاد کنار گذاشته ام
عزیزکم
با من نفس بکش
من تو را آزاد بدنیا خواهم آورد ….
درست مثل موج
که از دریا زاده میشود.
مامان نوشت:
برات میگم قبل از اومدن چی کار کنی که گول این دنیا رو نخوری
تو با حواس جمع گوش کن… عزیزکم
باغ ِ گل کنار ِ چشم های تو بی طراوت است…
تو از بس برای من عزیزی !
خودم را فراموش کرده ام …
چاوکم…
تو کودکی های منی یا کودکی های پدرت ؟
تو کدام ِ مایی ؟
که آنقدر دلنشین و ُ دلبرانه ای !
فدای تو تمام ِ لحظه های من.
چاوکم…
عطر ِ خواستن ِ تو
از تمام ِ جانم
فرّار شده….
انگار چشم هایت
جادویم میکند.
تو آرامش ِ منی فرزند عزیزتر از جانم …
پیام کپشن مادرانه
کاشکی میشد بهت بگم چقدر صداتو دوست دارم
چقدر مثل بچگیام لالایی هاتو دوست دارم
سادگیاتو دوست دارم
خستگیاتو دوست دارم
با تمام وجودم دوستت دارم مادر جان
خداوندا مادرم را تو یاری کن
پناهش باش ودر حقش تو کاری کن
الهی هر چه می خواهد نصیبش کن
خدایا برلبش لبخند جاری کن
سرم را نه ستم میتواند خم کند
نه مرگ، نه ترس
سرم فقط برای بوسیدن دست هاي تو خم میشود مادرم
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هرروز، روز توست
خدا انداخت زیر پای مادر بهشتی کز همه ی چیز است برتر
اگر خواهی شوی مهمان جنت
نداری بهتر از مادر تو نعمت
بود شرط بهشت این حرف آخر
که باشی خاک زیر پای مادر
تو صمیمی تر از آنی که دلم می پنداشت
دل تو با همه ی آینه ها نسبت داشت
تو همان ساده دل سبز نجیبی که خدا
در بین دل پاکت صدف آینه کاشت
چقدر بوی تو خوب است، بوی آغوشت
همیشه زحمت من بوده است بر دوشت
چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم
دوبال بوده بجای دو دست بر دوشت
ولی به خاطر من بال را کنار زدی
که با دو دست بگیری مرا در آغوشت
گاهی دلم هیچ چیز نمیخواهد
جز گپ ریز ریز با مادرم
هی من حرف بزنم
هی او چای تازه دم بریزد
هی چای ام سرد بشود
هی دلم گرم
آنجا که چای ات سرد میشود
و دلت گرم خانه مادر است