فناوری و تکنولوژی

طراح ایرانی را تحویل نگرفتیم، رفت هند و ۲۵ میلیون موتورسیکلت را گازسوز کرد

خرید فالوور از سایت اینبو

یکی از مسائل و مشکلاتی که امروز ایران با آن دست به گریبان است، وضعیت نامناسب مردم در اکثر مناطق مرزی است. از مرزهای غربی و کردستان گرفته تا مرزهای شمالی و جنوب شرقی یکی از مشکلات نبود مشاغل ارزشمند و ضعف اقتصاد در این مناطق است و طبیعتا در این شرایط کسب و کارهایی مانند قاچاق سوخت و کالا رشد خواهد کرد که دارای خطر بالا برای مردم و همچنین در نتیجه بر اقتصاد ملی تاثیر می گذارد.

به گزارش جماران، سیدعلی حسینی رئیس ستاد حمل و نقل و سوخت و همچنین مشاور وزارت حراست معتقد است که می توان با ارائه طرح های ابتکاری، اقتصاد مناطق مرزی را متحول کرد تا کسی مجبور به ایجاد تحول در این مناطق نشود. روی آوردن به قاچاق سوخت

** با نامگذاری امسال به عنوان “جهش تولید به جلو” نیاز به بررسی راه هایی برای مشارکت بیشتر افراد در تولید وجود دارد. ظاهرا برای حل مشکلات اقتصادی مناطق مرزی و حل معضل قاچاق یک سری طرح و برنامه ایده و مطالعاتی داشتید؟

در مناطق مرزی مشکلاتی مانند قاچاق سوخت و حمل و نقل سوخت وجود دارد و کسانی را می بینید که در شهرهای مرزی این کارها را انجام می دهند، گاهی به نظر می رسد چاره ای ندارند و شغل مناسبی برای آنها وجود ندارد، اما فکر می کنم در هر تهدیدی وجود دارد. فرصت هایی است که می توان این تهدید و معضل را به فرصت تبدیل کرد و با ایجاد مشاغل مناسب و اقتصادی برای کشور باید اطمینان حاصل کرد که مرزنشینان دارای مشاغل مناسب و درآمدزا هستند و مفاسدی مانند دزدی سوخت و قاچاق سوخت موجب می شود. حذف شده است.

کشتی ها در جستجوی سوخت ارزان

نگاهی به تجربه سایر کشورها در ارتقای اقتصاد مناطق مرزی نشان می دهد که این مناطق ظرفیت های زیادی برای توسعه دارند. یکی از مواردی که می توان به ویژه در مناطق مرزی جنوب شرقی و سواحل خلیج فارس فعال کرد، ایجاد نوعی فعالیت کوچک پالایشگاهی در آن مناطق است.

همانطور که می دانید در خلیج فارس کشتی ها در نزدیکی بنادر لنگر انداخته و به دنبال سوخت ارزان برای کشورهای آفریقایی هستند. خریدارانی از این نوع در مرزهای پاکستان و افغانستان و حتی در مرزهای شمال شرقی وجود دارد و می توان به مردم مناطق مرزی مجوز ساخت مینی پالایشگاه و عرضه نفت خام به قیمت جهانی و فرآورده ها را داد. به این خریداران می فروشند پالایش شود.

ساخت این مینی پالایشگاه ها نیاز به فناوری بالایی ندارد و به راحتی و ارزان در داخل کشور تولید می شود. سوخت و فرآورده های این پالایشگاه ها ممکن است استانداردهای ملی و جهانی را نداشته باشد اما به دلیل ارزان بودن برای مشتریانی که این محصولات را به کشورهای آفریقایی می آورند مناسب و قابل قبول است.

من فکر می کنم از آنجایی که این شغل بسیار سودآورتر از قاچاق سوخت است، مردم مرزنشین از آن استقبال می کنند و از طرفی برای کشور خوب است زیرا بازار جدیدی برای فروش نفت خام ما فراهم می کند و می توانیم نفت خام را بفروشیم. نفت به قیمت جهانی و این راه فرار از تحریم ها خواهد بود.

از سوی دیگر، قاچاق سوخت تقریباً کنار گذاشته می شود و مافیای فاسدی که شبکه قاچاق سوخت را اداره می کند، نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. علاوه بر این، این کار می تواند زمینه مهاجرت به شهرهای مرزی را فراهم کند و افراد زیادی راغب به اسکان در این شهرها شوند و به تدریج به بحران کم جمعیتی در مناطق مرزی و به ویژه سواحل مکران کمک شود.

این موضوع قبلاً برای مسئولان توضیح داده شده است، اما برخی از مردم در برابر چنین طرح هایی در کشور مقاومت می کنند! البته حوزه دیگری نیز به ویژه در مناطق مرزی جنوب شرق کشور و استان های سیستان و بلوچستان وجود دارد و آن ظرفیت بزرگ خط لوله گاز صلح است که در ابتدا قرار بود بخشی از گاز مصرف شده توسط پاکستان و هند، اما با خرابی دولت پاکستان این خط لوله با هزینه هنگفتی انجام می شود! استفاده نشده است. اما می توان از این فرآیند ظرفیت اشتغال بالایی در این مناطق ایجاد کرد.

روس ها دستگاه هایی دارند که کوچک هستند و در کارگاه های کوچک قابل استفاده هستند و می توانند گازی که از طریق این لوله منتقل می شود را به گاز مایع تبدیل کنند و گاز مایع را با کامیون و کشتی به مشتریان منتقل کنند. این دستگاه ها را می توان در ایران قرار داد. مردم مناطق مرزی نیز می توانند این دستگاه ها را نصب کرده و گاز این خط لوله را به گاز مایع تبدیل کرده و در بازارچه های محلی و مرزی به فروش برسانند.

تنها نکته مهم در این آثار این است که این موضوع تبدیل به رانتی برای گروه خاصی نمی شود و افرادی وارد می شوند و این کارها را در انحصار خود در می آورند. این باید یک طرح مردمی برای رشد اقتصادی همه مرزنشینان باشد و اقتصاد مردم در این مناطق رشد کند.

بله، به عنوان نمونه، کردستان عراق که اکنون به منطقه ای مرفه تبدیل شده و اقتصاد آنجا تغییر کرده است، مدیون اجرای این نوع پروژه هاست. از سال 1990 که منطقه پرواز ممنوع بر فراز مناطق کردستان عراق پس از جنگ اول خلیج فارس وضع شد، در آن زمان کردها با این روش اقتصاد خود را تقویت کردند. پالایشگاه های کوچک ایجاد شد و نفت خام این منطقه به نفت گاز تبدیل شد و از آنجا به ارمنستان و… در مناطق مرزی هم می توانیم این کار را انجام دهیم.

البته مواردی که می توان برای ایجاد رونق در مناطق مرزی به کار برد به این دو اندیشه محدود نمی شود. ده ها طرح وجود دارد که می تواند مناطق مرزی را تحریک کند و گاهی طرح ها تصویب می شود، اما همانطور که گفتم مقاومت تا جایی است که گاهی این طرح ها در کشورهای دیگر اجرا می شود.

زمانی که من در کارخانه سوخت بودم، یکی از مدیران شرکت پیش ما آمد و گفت که ما برنامه ای داریم تا تمام دوچرخه های پر آلاینده را در کمتر از یک ساعت گاز بگیریم و توضیح داد که می خواهند باک موتور را بردارند و آن را تعویض کنند. با مخزن گاز گذاشتند و قسمت کاربراتور را سوزاندند و طرح های جالبی برای بوت کردن داشتند. نمونه هایی تهیه کرده بود و به مراجع ذیربط تحویل داده بود اما هیچکس جدی نگرفت.

ما طراح ایرانی را عرضه نکردیم. رفت و 25 میلیون موتورسیکلت را در هند گاز زد

این مرد محصول خود را دو سال پیش در نمایشگاهی در هند ارائه کرد و در بازدید وزیر صنعت هند از غرفه آنها مورد توجه آنها قرار گرفت و او را به دفتر خود دعوت کرد و همه شرایط را برای عقد قرارداد با او مهیا کرد. در عرض چند روز او قرارداد امضا کرده بود. تاکنون 25 میلیون موتورسیکلت را در هند مشتعل کرده است اما در ایران همچنان در پیچ و خم تایید مسئولان گیر کرده است!

چون یک نفر یا یک شرکت خصوصی می خواست این کار را بکند اما آنقدر معطل می کنند که دیگری خسته می شود! همین الان کشور ما نیازمند مشارکت مردم در اقتصاد است و امسال هم رهبر انقلاب در همین راستا هستند، اما قوانینی در کشور ما وجود دارد که مانع سرمایه گذاری می شود.

به عنوان یک تجربه دیگر یادم می آید که یک بار یک نفر روسی الاصل به ما پیشنهاد ساخت یک پالایشگاه 300 هزار تنی در ایران داد. اما وقتی به او اعلام شد که باید محصولات خود را به دولت بدهد، از سرمایه گذاری خودداری کرد. او گفت این خلاف تمام قوانین دنیاست.

بله مطرح کردم اما سیستم اداری ما به گونه ای است که بنا به دلایلی بسیاری از طرح های خوب با موانع به ظاهر کارشناسی خراب می شود. دلیل این امر ممکن است عادت به روال کاری قبلی یا غرور کاذب ناشی از برخی تصمیمات و رویه های پیچیده باشد. اتفاقاً من به عنوان نمونه این طرح را با یکی از معاونان وزیر مطرح کردم اما ایشان مخالفت کردند و گفتند مشکل ما با این کارها حل نمی شود. آنها معتقد بودند که ما را با مینی پالایشگاه ها اذیت نکنید، کار ما خیلی بزرگتر است و لیاقت ما را ندارد. اما در همان زمان با تلاش های صورت گرفته، مصوباتی برای آن داده شد، اما در بحث اجرا و بهره برداری، گویا به دنبال اجرایی شدن آن از سوی مراجع دولتی بوده است! مثلا بعضی ها گفتند ایدرو این کار را بکند.

آره؛ زیرا آنها می خواهند با سرمایه گذاران خود کار کنند. بحث ما این بود که این کار را به مردم بسپاریم اما قبول نمی کنند! این کارها برای سرمایه و اشتغال مردم است اما در سیستم اداری تبدیل به یک کار دولتی می شود و دولت هم مشکلات خاص خودش را دارد که در نتیجه کار انجام نمی شود.

لازم به تاکید است که این کار کارشناسی و با تجربه است. از نظر دانش و تجربه اقتصادی، مردم می توانند هر جا که امکان کسب درآمد وجود داشته باشد، بهتر و قانونی این کار را انجام دهند. در اقلیم کردستان این کار کاملا خصوصی بود و موفقیت آمیز بود. 300 مینی پالایشگاه در کردستان عراق ساخته شد و موفقیت آمیز بود.

گویی ما از هر چیزی از سرمایه گذاری بخش خصوصی یک ترس «توهم» داریم. من یک بار به آقای آقامحمدی گفتم چرا باید به اسم اجرای سیاست های اصل 44، با واگذاری شرکت های دولتی به تعاونی ها و شرکت های خصوصی، کشور را به چاه انداخت؟! وی در پاسخ گفت: در آن زمان در کشور ما فضایی وجود داشت که نمی شد شرکت ها را به یکباره از دولتی به بخش خصوصی منتقل کرد و در مرحله بعد باید به بخش خصوصی واگذار می شد. البته این بخش هرگز محقق نشد. حالا می خواهند پروژه ها را در اختیار تعاونی ها بگذارند که اگر تصمیم به اجرای آن گرفتند که تلاشی ناموفق بود!

در کشور ما هنوز به بخش خصوصی واقعی و ملی اجازه کار و عمل نمی دهند. اکنون هزاران شرکت دانش بنیان داریم که اکثر آنها مشکل نقدینگی دارند. شما وام های کلان را بررسی می کنید و می بینید که چه هستند و چه می توانند برای مردم باشند. اجاره تنها در حوزه انتقال به ادارات دولتی نیست، بخش مهم آن برای وام های کلان است. ایران کشوری بزرگ با منابع انسانی و ثروت عظیم است. می تواند بسیار موفق باشد اما اگر برخی سیاست ها، موانع، دیدگاه های شخصی و گاهاً فساد در مدیریت اجازه دهد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا