ناامیدی با مغز ما چه میکند؟
ناامیدی یک واکنش احساسی طبیعی است که در صورت عدم کنترل می تواند عواقب زیادی داشته باشد. استراتژی های مقابله ای می تواند به کاهش تاثیر آن و حفظ ذهنیت سالم تر در طول زندگی ما کمک کند.
ناامیدی احساسی است که همه ما می توانیم گاهی آن را تجربه کنیم. این احساس یک واکنش طبیعی به موانع و شکست ها است. در حالی که علل افسردگی گاهی اجتناب ناپذیر است، افسردگی طولانی مدت یا شدید می تواند تأثیر روانی و فیزیولوژیکی قابل توجهی بر بهزیستی کلی ما داشته باشد. استراتژی های مقابله می تواند به کاهش تأثیر آن کمک کند و ذهنیت سالم تری را در طول زندگی ما حفظ کند.
پیامدهای فیزیولوژیکی
هنگامی که ما احساس ناامیدی را تجربه می کنیم، مغز ما یک آبشار پیچیده از پاسخ های عصبی و فیزیولوژیکی را آغاز می کند. مرکز پردازش هیجانی مغز (آمیگدال) فعال می شود و باعث ترشح هورمون های استرس مانند کورتیزول و آدرنالین می شود. این ترشحات بدن ما را برای واکنش به شرایط استرس زا آماده می کند که باعث افزایش ضربان قلب، فشار خون و تنش عضلانی می شود.
هنگامی که ما کاری در مورد استرس انجام می دهیم، غده هیپوفیز مغز انتقال دهنده های عصبی را آزاد می کند که وظیفه آنها ایجاد احساس لذت و آرامش برای مقابله با استرس است. در قسمت دیگری از مغز، دوپامین ترشح می شود که باعث کاهش احساس ناامیدی و ایجاد حس رضایت و انگیزه برای غلبه بر چالش ها می شود. به طور خلاصه، مغز به هر قیمتی سعی می کند از عواقب ناامیدی اجتناب کند.
با این حال، مشکل اینجاست که ناامیدی طولانی مدت می تواند منجر به یک حالت استرس مزمن شود که باعث انواع پیامدهای منفی روانی و جسمی می شود.
از نقطه نظر فیزیولوژیکی، استرس مزمن می تواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف کند، خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را افزایش دهد و باعث سردرد، مشکلات گوارشی و اختلالات رفاهی شود. و از نظر روانی، استرس مزمن ناشی از ناامیدی منجر به اضطراب، افسردگی، تحریک پذیری و اعتماد به نفس پایین می شود.
چند استراتژی وجود دارد که می تواند به ما در مدیریت و کاهش تأثیر ناامیدی کمک کند.
1- ارزیابی مجدد شناختی: تغییر در دیدگاه و طرز فکر میتواند شدت ناامیدی را کاهش دهد تا بتوانیم با چشماندازی متعادلتر با چالشها روبرو شویم.
2- یادگیری مهارت های مدیریت استرس: مهارت هایی مانند تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن و آرامش عضلانی می توانند به تنظیم پاسخ های فیزیولوژیکی مرتبط با احساس ناامیدی کمک کنند.
3- هدف گذاری و مدیریت زمان: تعیین اهداف واقع بینانه و مدیریت موثر زمان می تواند با اطمینان از اینکه انتظارات ما با توانایی ها و منابع ما همسو هستند، از ناامیدی احتمالی جلوگیری کند.
به طور کلی، ناامیدی یک واکنش عاطفی طبیعی است که اگر کنترل نشود، می تواند عواقب روانی و فیزیولوژیکی قابل توجهی داشته باشد. با درک واکنش مغز به ناامیدی و اجرای استراتژی های مقابله ای موثر، می توانیم تاثیر آن را کاهش دهیم.
منبع: سرگرمی روز