پیام قشنگ برای عزیز از دست رفته با عکس نوشته و پیام های غمناک در سال ۱۴۰۳
در این مطلب از سایت سرگرمی روز پیام های برای عزیز از دست رفته با عکس نوشته و پیام های غمناک برای شما گردآوری کرده ایم. امیدواریم لذت ببرید. در ادامه همراه ما باشید.
پیام های و پیام غمگین برای عزیز فوت شده
آخ که چقد دلتنگت شده ام
هر جا میروم هرجایی که تو نیستی
انگار برایم جهنم است
این روزها بیشتر از هرکسی به بودن تو نیاز دارم
ای کاش بودی و مرحم زخم هایم میشدی
خیلی به تو نیاز دارم خیلی
کاش بودی!
کسی که این دنیا رو ترک میکند در حقیقت از اینجا نرفته است، او هنوز در قلب و خاطر ما زنده است، و به حیات خودش ادامه میدهد. تسلیت ما را بپذیرید، او هرگز فراموش نخواهد شد.
هر چند میدونم تو این شرایط هیچ کلامی
تسلی بخش درد و غم شما و خانوادتون نیست.
ولی خواستم بدونی ما در کنارت هستیم
یادش گرامی
اندوه ما از این واقعه ی دردناک قابل وصف نیست،
مرگ نابهنگام جوان ناکام،
شکوفه ی زندگیتان و کم شدن
عطر و بوی او از این جهان خاکی
را خدمت شما تسلیت می گوییم….
بعد پرپر شدنت ای گل قشنگ چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
میتوان گفت چه تلخ!
یا چه سنگین و سیاه!
یا که افسوس و فغان و صد آه!
میتوان در پی اندوه و غم رفتن آن یار رحیم!
صبح هر روز، به اندازه صد سال گریست!
پیام های سوزناک برای عزیز فوت شده
آنچه سرنوشت
درمن جا گذاشت
باقی مانده های دریاست
دلتنگی برای آب
و تو
به وسعتِ یک آه
طولانی تر از خیابان های تنهائی
درمن ممتد میشوی…
روزی درست مثل همین روزهای غم
گفتی بیا که دستهای تو تنها نمیشود
حالا بیا و ببین که چه تنها و خستهام
بعد از تو هیچ وقت دلم وا نمیشود
گشته است چشمان من از درد و غم دریا، پدر من چه گویم بی تو از فردا و فرداها، پدر تکیهگاه من تو بودی، تنها امید و آرزو بی تو این دنیا ندارد، رنگ شادیها، پدر
نیستی
و دلتنگی
خیابانی ست بی انتها…
که از هیچ سمتی
قرار نیست به تو ختم بشود!
وقتی بجای کلاغ در آن بازی کودکانه گفتم: مامان پـر؛ خندیدی و گفتی: من که پر ندارم!!!
بزرگ تر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی…
مادرم هیچوقت بمن نگفت دوستم دارد
وقت نداشت…..
دستش همیشه بند بودبند بستن بند کفشهای من
که گره زدن بلد نبودمدستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود
بند مشقهای برادرم
من اما دوست داشتنش را
زنگ های تفریح
در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود
گاز می زدم
بابای خوبم! دیشب توی خواب گریه کردم. بیدار که شدم، گفتند اسم تو را صدا میزدم. دلم میخواهد پیش من باشی و مرا در پناه خودت بگیری. وقتی میخوابم تو را میبینم. چقدر خوابیدن را دوست دارم
پیام غمگین برای عزیز فوت کرده
پدر جان… هر صبح بیدار شدن با دانستن این که دیگر در کنارم نیستی، بسیار دشوار است. دنیای من بدون تو ناقص است. دلم برایت تنگ شده!
بعضی غم هاهمیشگی وتموم نشدنین سفری ابدی توونبودنت ازاون غم هاست پدرم
پدر جان… دلم برایت تنگ شده !
می خواهم آنقدر اشک بریزم
تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود .
ولی می ترسم …
پدرم به چه مشغول کنم دیده و دل را که هنوز…. دل تو را میخواهد… دیده تو را می جوید
ترجیح
میدهم
تمامِ آشوب هاے دلم را
کنارِ گوشَت نجوا کنم
بودنٺ را لازم دارم،
براے چند دقیقہ ابرازِ دلتنگی
در نگاه من
یک خروار دلتنگی ست
های…! این بود مزد عشق…
میگفت عشق
مثل یک بیماری میمونه
که تو هر آدمی یجور بروز میکنه،
یکی بدبین میشه،
یکی مهربون میشه،
یکی غمگین میشه،
یه سری هم از ترسِ واگیردار بودن رها میکنن میرن!
من تنها حسی که دارم دلتنگیه
عزیز از دست رفته ام
نه توان بدسا آوردنت را دارم
نه توان فراموش کردنت را
سهم من از تو فقط دلتنگیست
همه ی سهم من از خودم
دلی ست که هر لحظه
برایت بیقرار است
و هرشب بغض گلویم را
در تابوت سیاهی که
برای آرزوهایم ساخته ام… گریستم
و تو هرگز ندانستی که خاطره هایت
زخمهای مکررم بودند
و نبودنت
کابوس روزگارم
ساعت : هزارِ نیمه شب…
آنها که درد دارند ،، میدانند ،، تاصبح
هزار ساعت دیگر مانده ؛) !
“جمعه” ها
به هر “نامی”
که”تو”را میخوانم
فقط”دلتنگی”
“جوابم”را میدهد…
بعد از تو …
بعد از تو …
بعد از تو …
مگر بعد از تو قرار است
اتفاقی هم بیافتد ؟؟
مگر زندگی بعد از تو تعطیل نیست؟؟؟
دلتنگی عین شکستگی رو شیشه عینکه
،، هرجارو نگاه کنی می بینیش…