در این مطلب از سایت سرگرمی روز
پیام های عاشقانه فصل بهار با اشعار قشنگی شروع فص عاشقانه بهار برای شما گردآوری کرده ایم. امیدواریم لذت ببرید. در ادامه همراه ما باشید.
پیام های و اشعار فصل بهار
بنمود بهار تازه رخسار ای دل/ بر باد نهاده باده پیش آر ای دل/ اکنون که گشاد چهره گلزار ای دل/ ما و می گلرنگ و لب یار ای دل
می رسد فصل بهار عاشقی
بلبلان خوانند نوای عاشقی
میرسد از هرطرف بوی محبت بر مشام
عاشقان را عاشقی گشته تمام
روح و نفس و جسم و جان اعلا کنیم
دل به دریای محبت وا کنیم
تا شود روزت گل افشان چون بهار
عشق را در منزل دل جا کنیم
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین
و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد
آنطور که دلت می گوید
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
باز فصل بهار آمد و گلها آشکار شد
از هر طرفی غنچه قشنگ هزار شد
قشنگ مرغکی روی شاخه ای نوا خواند
کین جلوه از آن پروردگار شد
پیام فصل بهار
تو اگر بهار را صدا کنی
می آید
حتی اگر دلش
جا مانده باشد میان برف ها
در این هوایِ بهاری،
شدم دوباره هوایی
بهار میرسد،
اما… بهارِ من! تو کجایی؟!
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
بهار آغاز شد به آرامی حرکت خون در رگ هایت، به آرامی خواب پشت پلک هایت، به آرامی راز و نیاز عارفانه ات سر سجاده… قطره ای آرامش برای شروع بهاری شکوفاتر در سایه ی معبود، عیدی من به تو
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
حافظ
با شکفتن اولین شکوفه در بهار بود که عشق به خانه من آمد اینک در بهاری دیگر سرشار از حس زیستنم کنار تو همسر دوست داشتنی من
با من به دشت بیا و زیر باران، کنار درختان بهاری قدم بردار، این هدیه ی ابدی خداوند برای ماست.
با هم به تماشای رقص گیسوان رها در بادِ بید مجنون نشستیم، دل های مان بی قرار بود، بهار بود، کنار تو همیشه بهار بود محبوب من
باز کن پنجره ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می گیرد و بهار
روی هر شاخه کنار هر برگ
شمع روشن کرده است
همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکباره آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه جشن اقاقی ها را
گل به دامن کرده است..
با من به دشت بیا و زیر باران، کنار درختان بهاری قدم بر دار، این هدیه ی ابدی خداوند برای ماست.
در این هوایِ بهاری،
شدم دوباره هوایی
بهار می رسد،
اما… بهارِ من! تو کجایی؟!
تو اگر بهار را صدا کنی
می آید
حتی اگر دلش
جا مانده باشد میان برف ها
پیام عاشقانه فصل بهار
بیا که بار دگر گل به بار میآید
بیار باده که بوی بهار میآید
هزار غم ز تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار میآید.
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین
و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد
آنطور که دلت می گوید
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری.
فروردین را کوچه به کوچه
می گردم به دنبالت
تا تو را از این بهار عاشقانه
عیدی بگیرم
باران
چه دلبری می کند برای بهار !
پاییز کم بود
بهار هم عاشق شد …
باز کن پنجره ها را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد و بهار روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است/ همه چلچله ها برگشتند و طراوت را فریاد زدند کوچه یکباره آواز شده است و درخت گیلاس هدیه جشن اقاقی ها را گل به دامن کرده است.
در این هوایِ بهاری،
شدم دوباره هوایی بهار میرسد،
اما… بهارِ من! تو کجایی؟!
قاسم صرافان
امید داشته باش زیرا
هیچ زمستانی تا ابد ادامه نخواهد داشت …
هیچ بهاری آمدنش را فراموش نخواهد کرد.
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است،مثل باران بی سوال!!
بارانی که هی ارام وشمرده شمرده می بارد،باران که می بارد تمام
کوچه های شهر پر از فریاد من است، که می گویم :“من تنها نیستم،فقط منتظرم”
بهار شیوه شگفت انگیز طبیعت است تا ما را به جشنی خاطره انگیز دعوت کند.
