خودشیفته وقتی رابطه شروع می‌شود نمی‌داند خودشیفته است و فرد حساس هم نمی‌داند. اما آنها جذب یکدیگر می شوند و در نیمه راه متوجه می شوند که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده اند.
طبق اطلاعات، همه چیز تغییر می کند، انگار دیگر خبری از این عاشقان جگر سوخته نیست و این عزیزی که فکر می کردند می شناسند، ناگهان تبدیل به فردی سرد و بی احساس می شود. برای یک طرف ماجرا، این رابطه استرس زا و ناراحت کننده می شود و برای طرف دیگر، گیج کننده و عجیب است. اگر از دید یک فرد حساس به ماجرا نگاه کنیم، او در دام یک خودشیفته افتاده است. از دیدگاه یک فرد خودشیفته، این رابطه تقریباً مزایای زیادی دارد و نمی تواند درک کند که چرا شریک عاطفی آنها اینقدر بی قرار، نگران و خسته است.
خودشیفتگی چیست؟
باید بگویید افرادی که خودمحور هستند فقط خودشان را دوست دارند و با دیگران همدردی نمی کنند. این همان چیزی است که یک خودشیفته به نظر می رسد. از دیدگاه روانشناسی، خودشیفته ها یک هسته اصلی ناقص دارند، عزت نفس پایینی دارند که با رفتارهای جاه طلبانه آن را می پوشانند. به همین دلیل از قضاوت یا انتقاد می ترسند.
فوق العاده حساس
افراد بسیار حساس سه ویژگی دارند که ناخودآگاه تحسین کنندگان را به خود جذب می کنند. همدلی، نداشتن مرزهای مشخص، راضی کردن دیگران. روانشناسان می گویند افراد حساس می توانند برای رهایی از این تله روی این سه ویژگی کار کنند.
چگونه ضد خود شیفته باشیم؟
به احتمال زیاد خودشیفته ها عمدا دنبال افراد حساس نمی روند، در واقع آنها افراد حساسی هستند که با داشتن یک سری خصوصیات در دام خودشیفتگی می افتند.
ابراز همدردی
افراد بسیار حساس تمایل دارند سطح بالایی از همدلی با دیگران داشته باشند و این چیز خوبی است. همدلی بهترین و قوی ترین جنبه هر انسانی است. همدلی یک راه حل جهانی برای مشکلات بزرگ و کوچک است. هر مشکلی با همدلی قابل حل است. پس چگونه از شر آن خلاص می شوید؟ پیشنهاد روانشناسان این است که به همدلی خود دست نزنید. اما دو ویژگی دیگر را تغییر دهید.
تغییر دادن
دو خصلت مرزهای ضعیف و لجبازی را به دیگران بسپارید و آنها را با ویژگی های بهتر جایگزین کنید. تنظیم مرزهای سالم تر در زندگی را تمرین کنید. افراد حساس این را به خوبی نمی دانند. اما چرا؟ افراد حساس با این ایده بزرگ می شوند که همیشه مراقب دیگران باشند. به همین دلیل است که وقتی سعی می کنند به محدودیت های خود برسند احساس بدی پیدا می کنند.
به نظر می رسد آنها کار بد و مضری انجام داده اند. آنها در کودکی به خاطر طبیعت بیش از حد مراقبشان مورد تحسین قرار می گرفتند. بنابراین، آن را به عنوان بخشی از هویت اصلی خود پذیرفته اند.
افراد حساس با رعایت نکردن مرزها برای خود دائما مورد آزار و یا بی احترامی قرار می گیرند. آنها سبک ناایمن مضطربی دارند، همان سبکی که در کودکی و در مواجهه با والدین به آنها القا شده است.
مراحل تغییر
قدم های کوچک بردارید. بزرگ ترین و ترسناک ترین کار زندگی تان را در یک روز انجام نخواهید داد. مثلاً اگر کاری از شما خواسته شد، یک متن کوتاه بنویسید و بگویید خسته هستید و نمی توانید آن کار را انجام دهید. همیشه دستورالعمل های آماده را از قبل برای استفاده در شرایط بحرانی بدون توضیح بیشتر داشته باشید.
خودت را چک کن
ببینید آیا به محدودیت هایی که در طول روز برای خود تعیین می کنید توجه می کنید؟ سعی کنید در ساعات خاصی از روز اسکن کنید، در صورت لزوم استراحت کنید.
سرعت ارتباط را کاهش دهید. برخلاف این تکنیک شما، خودشیفته ها همیشه اصرار دارند و از شما می خواهند که نیازهای او را در اولویت قرار دهید. اجتناب از این می تواند شما را تحت فشار قرار دهد، بنابراین مراقب باشید.
به خودت اعتبار بده
از تلاش برای راضی کردن دیگران دست بردارید. افراد بسیار حساس احساسات خود را نادیده می گیرند. ممکن است در طول این تمرین احساسات اشتباهی را احساس کنید.
وقتی عادت دارید برای خود ارزش قائل نباشید، بیرون از خود را به دیگران نگاه می کنید تا به شما احساس ارزشمندی بدهد. دوست داشته و درک شود. به همین دلیل است که شما ترجیح می دهید بیش از حد خوب باشید و نیازهای خود را فدای دیگران کنید.
اگر عادت دارید چیزی را برای جلب رضایت دیگران انتخاب کنید یا اصلا انتخاب نکنید. خود را بیان کنید و تصمیم بگیرید که انتخاب کنید.
مدیتیشن میکنم
تمرینات تمرکز حواس به شما کمک می کند تا با تخلیه ذهن خود در زمان هایی که آگاهانه انتخاب شده اید، بهتر با خود واقعی خود ارتباط برقرار کنید.
