سبک زندگی

والدین بهتر است در قبال فرزندان شان نقش باغبان را ایفا کنند نه نجار

خرید فالوور از سایت اینبو

بهتر است والدین به جای نجار نقش باغبان را برای فرزندان خود بازی کنندبعد- پروفسور جان ناتون; او پژوهشگر ارشد در مرکز تحقیقات علوم اجتماعی و علوم انسانی دانشگاه کمبریج است. او مدیر برنامه تعامل مطبوعاتی در کالج ولفسون و ستون نویس فناوری گاردین است. او با سابقه مهندس سیستم، مورخ اینترنت است و یکی از علایق اصلی تحقیقاتی او تأثیر اینترنت بر جامعه است. او در یک پروژه تحقیقاتی پنج ساله در مورد توطئه و دموکراسی شرکت کرد. پروفسور ناتون مطالب زیادی در مورد فناوری و نقش آن در جامعه نوشته است. او کتاب معروف «تاریخ اینترنت، تاریخچه مختصر آینده» را در سال 2000 تألیف کرد، آخرین کتاب او «از گوتنبرگ تا زاکربرگ: آنچه واقعاً باید درباره اینترنت بدانید» نام دارد.

به گزارش گاردین، جاناتان هیت مردی است که در حال ماموریت است. او در شغل روزانه خود، استاد اخلاق در دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک است. اما در خارج از محیط دانشگاهی، او مأموریت دارد که دیگران را متقاعد کند. ماموریت او این است که به ما در مورد آسیب هایی که رسانه های اجتماعی به فرزندانمان وارد می کنند آموزش دهد.

نیویورک تایمز آخرین کتاب شما را «نسل مضطرب: چگونه سیم‌کشی بزرگ کودکی باعث اپیدمی بیماری روانی می‌شود»، «هوشمندانه» و «جذاب‌کننده» نامید، که احتمالاً توضیح می‌دهد که چرا به مدت 14 هفته در فروش بود، پرفروش‌ترین کتاب غیرداستانی کتاب امسال است و اکنون در رتبه دوم قرار دارد.

حیات در اثر خود از بین می رود او یک موج جزر و مدی از افزایش بیماری روانی و اضطراب می نویسد که از حدود سال 2012 شروع شد. او توضیح می دهد که دختران نوجوان بیشترین آسیب را از این بیماری داشتند، اما پسران نیز این درد را احساس کردند. او دو عامل را دلیل این امر می داند. اولین عامل کاهش دوران کودکی مبتنی بر بازی است که به دلیل اضطراب والدینی است که به کودکان فرصت کمتری برای بازی بدون نظارت می دهند و تحرک و رفتار آنها را محدود می کنند. این وضعیت کودکی کم خطری را ایجاد می کند که در آن کودکان فرصت اشتباه کردن و درس گرفتن از اشتباهات خود را ندارند. دومین عامل، فراگیر بودن گوشی‌های هوشمند و اپلیکیشن‌های رسانه‌های اجتماعی است که کودکان با آن بزرگ می‌شوند.. نتیجه «بازگشت بزرگ دوران کودکی» همانطور که در عنوان فرعی کتابش ذکر شده، ایجاد یک بیماری همه گیر بیماری و اختلال روانی است.

توصیه هایت برای پیشگیری از این بیماری ها شامل ممنوعیت استفاده از تلفن های هوشمند در مدارس، استقلال بیشتر کودکان و پیشنهاد به والدین این است که نظر آلیسون گوپنیک، روانشناس و کارشناس تاثیر زبان بر کودکان مبنی بر اینکه ایفای نقش بهتر است را اتخاذ کنند. باغبان (علاقه مند به کشف رشد و تکامل) به جای نقش نجار (به دنبال کنترل، طراحی و شکل دادن به فرزندان شما).

فروش بالای کتاب «هیت» نشان می دهد که مردم حداقل به موضوع کنترل گوشی های هوشمند توجه دارند. به عنوان مثال، مدارس شروع به ممنوعیت استفاده از تلفن های هوشمند کرده اند و در برخی از مدارس نوجوانان مجبور شده اند تلفن های iPhone 15 Pro خود را تحویل دهند و به یک تلفن مقاوم نوکیا که فقط می تواند تماس برقرار کرده و پاسخ دهد و پیام های متنی ارسال و دریافت کند، روی بیاورند.

با این حال، یک معمای وجود دارد: همتایان دانشگاهی پروفسور هیت به دلیل شواهدی که او ارائه می‌کند مبنی بر اینکه رسانه‌های اجتماعی ریشه اپیدمی بیماری روانی نوجوانان است، عمیقا متقاعد نشده‌اند.

به عنوان مثال، Candace Augers، متخصص برجسته آمریکایی در مورد رابطه بین رسانه های اجتماعی و سلامت روان نوجوانان، در کتاب خود (در طبیعت) می نویسد: «کتاب (نوشته شده توسط Hite) بارها نشان می دهد که فناوری دیجیتال در حال سیم کشی مجدد مغز کودکان ما است. و ایجاد اپیدمی بیماری روانی توسط علم پشتیبانی نمی شود، فرضیه جسورانه (پیشنهاد شده توسط Hyatt) مبنی بر اینکه رسانه های اجتماعی مقصر هستند ممکن است ما را از پرداختن مؤثر به علل واقعی باز دارد. بحران روانی کنونی در جوانان منحرف خواهد شد. .

انتقادات وارد شده توسط منتقدان هیت به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته اول این است که بسیاری از تحقیقاتی که وی بر آن تکیه می‌کند از نظر روش‌شناسی ناقص است، یعنی بر اساس معیارهای تحقیق علمی مرسوم در مورد علیت. به عبارت دیگر، آنها کاملاً علمی نیستند. انتقاد دوم این است که پدیده‌ای که او توصیف می‌کند ممکن است چیزی باشد که «مشکل جهان اول» نامیده می‌شود، به این معنی که دختران نوجوان از جوامع مرفه، فردگرا و سکولار که کمتر به جوامع محلی محدود می‌شوند، بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند. توسط آنها از بحران رنج می برند. به نظر می رسد این انتقاد با مطالعه اثرات بهداشتی استفاده از فیس بوک بر روی تقریبا یک میلیون نفر از سال 2008 تا 2019 در 72 کشور تأیید شده است، که همانطور که منتقدان می گویند، نشان می دهد: «هیچ مدرکی دال بر اینکه نفوذ جهانی رسانه های اجتماعی با آسیب مرتبط است وجود ندارد. روان پریشی گسترده یافت نشد.

با این حال، با توجه به مقیاس مشکلات ناشی از رسانه های اجتماعی، این ادعاها و استدلال های روش شناختی بی اهمیت به نظر می رسند. با این حال، برای دانستن اینکه مثلاً اینستاگرام برای برخی یا شاید بسیاری از دختران نوجوان نقش سمی ایفا می کند، نیازی نیست که یک آمارگیر باشید. به عنوان مثال، پس از افشاگری های فرانسیس هاگان علیه فیس بوک، می دانیم که خود فیس بوک می داند که 13 درصد از دختران نوجوان بریتانیایی می گویند که افکار خودکشی پس از شروع استفاده از اینستاگرام شکل گرفته یا تشدید شده است. علاوه بر این، محققان فیس بوک دریافتند که 32 درصد از دختران نوجوان گفتند که واقعاً احساس بدی نسبت به بدن خود دارند و حضور در اینستاگرام این احساس را بدتر می کند. این یافته‌ها ممکن است استانداردهای دقیق بهترین تحقیقات علمی را برآورده نکنند یا انتظارات دانشمندان را برآورده نکنند، اما چیزی که باید بدانید این است که شرکتی که جوانان را به این روش استثمار می‌کند، چهره غیرقابل قبولی از سرمایه‌داری دیجیتال است.

بنابراین، شاید آنچه منتقدان هایت باید به خاطر بسپارند این است که همانطور که برخی از دانشمندان زمانی اشاره کردند، صرفاً به این دلیل که یک مطالعه مدرکی برای یک ادعای خاص ارائه نمی دهد به این معنی نیست که این ادعا درست است، بلکه بی اساس و نادرست است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا