بعد- در واقع، تعداد افرادی که به شریک زندگی خود خیانت کرده اند، احتمالاً بیش از یک نفر از هر پنج نفری است که واقعاً به آن اعتراف می کنند. این یکی از رایج ترین دلایلی است که زوج ها در جلسات مشاوره شرکت می کنند.
به گزارش سرگرمی روز به نقل از دیلی تلگراف، دلایل زیادی برای تقلب کردن یک نفر وجود دارد. شخص خیانت کننده احساس می کند که می تواند بازیگوش باشد یا کمتر در معرض موانع و محدودیت های دوران جوانی خود قرار می گیرد. افراد در طول زمان تغییر می کنند و نیازها و خواسته های آنها نیز تغییر می کند. این بخشی از طبیعت انسان است. شایان ذکر است که وقتی خیانت اتفاق می افتد، معمولاً به این دلیل نیست که فقط یک نفر، خیانتکار، ناراضی بوده است. اصولاً دو نفر در ازدواج ناراضی هستند.
بهبود روابط زناشویی بعد از خیانت امکان پذیر است
اگر هر دو مصمم باشند که ازدواج خود را به مسیر اصلی بازگردانند، کاملاً ممکن است. با این حال، دستیابی به این هدف مستلزم چند مکالمه دشوار و تلاش برای بازنویسی رابطه بین دو نفر به گونه‌ای است که رضایت‌بخش باشد. با این حال، گاهی اوقات شرایط سخت تر می شود. به عنوان مثال، اگر زنی در رابطه زناشویی متوجه شود که شوهرش واقعاً روابط زیادی داشته است، این وضعیت به معنای خیانت مزمن است و کار را دشوارتر می کند.
تصور نکنید که خیانت لزوماً مربوط به رابطه جنسی است
ممکن است فردی که در یک رابطه زناشویی است عمیقاً احساس تنهایی کند. به خصوص در مورد مردان، این بحث وجود دارد که آنها به دلیل رابطه جنسی خیانت می کنند، در حالی که در واقع جنسیت مقصر اصلی تصور می شود، در حالی که اغلب اینطور نیست. مردان می توانند هوس صمیمیت داشته باشند و بخواهند احساس کنند دیده شده و شنیده می شوند. بسیاری از زنان می توانند با دوستان خود صادق باشند، اما مردان معمولاً اینطور نیستند و این می تواند منجر به یک رابطه نامشروع و خیانت از طرف آنها شود. وقتی خیانت اتفاق می افتد، زن در رابطه زناشویی به طور طبیعی احساس می کند که میل جنسی ناکافی است یا اصلاً وجود ندارد. با این حال، چنین تصوری صحیح نیست.
مقابله با احساس گناه
صرف نظر از اینکه خیانت کشف شده باشد، احساس گناه یک واکنش طبیعی و سالم به آسیب رساندن به کسی است و به این معنی است که شما یک روانپزشک یا سوء استفاده کننده نیستید! مشکل زمانی به وجود می آید که احساس گناه به شرم تبدیل شود. شرم می تواند برای بسیاری از مردان مشکل بزرگی باشد و خطرناک است. اما ما انسان ها همه ناقص هستیم و اشتباه می کنیم. اگر با شرم دست و پنجه نرم می کنید، اگر از خود متنفر هستید و این بر خوردن، خواب یا کار شما تأثیر می گذارد، یا اگر اعتیاد به مواد مخدر پیدا کرده اید، وقت آن است که از خود حمایت کنید. باید بدانید که آدم بدی نیستید. اگر دوست خوبی برای صحبت کردن ندارید، به یک درمانگر مراجعه کنید.
به خودتان اجازه دهید که احساس غمگینی کنید
از نظر اجتماعی قابل قبول نیست که وقتی یک رابطه به پایان می رسد احساس بدبختی داشته باشید، اما اذعان به این نکته مفید است که زمانی که در یک رابطه بودید، نیاز به یک رابطه را برآورده می کردید، و اکنون این نیاز از بین رفته است. احساس غم، درد، و مقداری افسردگی کاملاً معتبر و قابل درک است، حتی اگر در فضای شخصی شما اتفاق بیفتد.
گفتن داستان مقتول
فقط شما می توانید تصمیم بگیرید که صادق باشید یا می توانید با حقیقت زندگی کنید و نمی خواهید به شریک زندگی خود صدمه بزنید یا ممکن است او متوجه خیانت شما شود. بهترین راه برای مدیریت این وضعیت این است که در یک قرار ملاقات حقیقت را بگویید نه اینکه بعداً چیزهایی را برای طرف مقابل فاش کنید. صادق باشید که خیانت با چه کسی اتفاق افتاده و چقدر طول کشیده است. به شریک زندگی خود اجازه دهید آنچه را که می خواهد بداند بپرسد. هرگز در مورد جزییات اتفاقات چیزی نگویید زیرا این آسیب سال ها در ذهن و روان او باقی خواهد ماند. اگر همسرتان اصرار دارد که جزئیات را توضیح دهید، به او بگویید که سعی نمی کنید اطلاعات را پنهان کنید، بلکه سعی می کنید از آنها محافظت کنید. به او بگویید تا نیم ساعت دیگر دوباره بپرسد که آیا واقعاً می خواهد بداند. در چنین حالتی ممکن است با دادن زمان به طرف مقابل متوجه شود که نمی خواهد جزئیات بیشتری بداند. در این زمینه داشتن یک درمانگر واقعا می تواند کمک کننده باشد.
